به نام خدا
در مدت طولانی غیبت خود از فضای مجازی یا نایب الزیاره بودیم از طرف شما در حرمین شریفین اشغالی(!) و یا در حال جمع و جور کردن درسهای دانشگاه...
اما بالاخره با یک متن نسبتا قدیمی به روز شدم که از یک کلاس به همین نام تلخیص شده خیلی ممنون:
باید دانست که فلسفه ی اصلی غیبت در فهم ما نمی گنجد لذاست که امام صادق علیه السلام می فرمایند:«سرٌ من اسرار الله» و در زمان ظهور مشخص خواهد شد.
پس بحثی که در زیر می آید حکمت های احتمالی است که به ذهن انسان می رسد:
1-امتحان شر در غیبت امام زمان عجل الله فرجه: قرآن در آیات مختلف به سنت ابتلا و امتحان تصریح می کند. در ردایات هست که غیبت آنقدر طولانی می شود که خیلی ها از او بازمیگردند. ولی راهکاری که برای جلوگیری از این گمراهی آشکار ذکر شده بالا بردن معرفت و افزایش ارتباط با امام زمان عجل الله فرجه است.
2-قدر ناشناسی، کفران نعمت: خواجه نصیر در بیانی زیبا از امامت می گوید:«وجوده لطفٌ و تصرفه لطفٌ آخر و غیبته منّا» به این معنا که وجود و حضور امام در متن جامعه لطف است (به معنای چیزی که هدایت را آسان تر می کند.) ولی اگر غیبت کرد تقصیر ماست! شما نظاره کنید که در عرض 40سال سه امام به شهادت رسیدند. دیگر نشانه اش همین است که برای مادر امام زمان عجل الله فرجه چندین نام ذکر کرده اند، تا شناخته نشوند!
3-فراهم نبودن زمینه های ظهور و عدم آمادگی ما: یکی از همین زمینه ها عدالت است. عدالت یک مثلث است که سه ضلع اساسی دارد:مجری خوب، قانون عدالت محور و اینکه مردم خود مشتاق اجرای عدالت باشند.
در آخر میتوان گفت یک نکته باقی می ماند: بیشتر ازاینکه ما منتظر او باشیم این او است که منتظر ماست!
والعاقبه للمتقین