سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  محمد حسین پیروی[286]


هیچ هنری ندارم جز نوشتن با لکنت زیاد... اللهم تقبل منا هذا القلیل
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم


صدای انفجار آمد و سنگر رفت هوا. هر چه صدایش زدیم جواب نداد. رفتیم جلو، سرش پر از ترکش شده بود و به زیبایی عروج کرده بود. جیب هایش را خالی کردیم. داخل جیبش کاغذ جالبی پیدا کردیم. نوشته بود


گناهان هفته


شنبه: احساس غرور از گل زدن به طرف مقابل.


یک شنبه: زود تمام کردن نماز شب


دوشنبه: فراموش کردن سجده شکر


سه شنبه: شب بدون وضو خوابیدن

چهار شنبه: در جمع با صدای بلند خندیدن


پنج شنبه: پیش دستی کردن فرمانده در سلام


جمعه: تمام نکردن صلوات های مخصوص جمعه


اسمش حسینی بود تازه رفته بود دبیرستان


امام کاظم علیه السلام فرموده است: «از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن

را خواهد، و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و توبه نماید.» (الکافی،ج2،ص453


از اموری که امام خمینی(ره) در چهل حدیث بسیار به آن تاکید نموده است: «مشارطه، مراقبه و محاسبه» است

مشارطه: اول هر روز با خود شرط کنیم که آن روز را گناه نکنیم
مراقبه: در طول روز بر این شرطی که نموده ایم مراقبت کنیم تا از آن تخلف ننمائیم
محاسبه: در پایان روز و انتهای شب محاسبه نمائیم که چقدر بر شرط خود پایبند بوده ایم
بخش سوم که محاسبه است در این میان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و شیطان همیشه تلاش می کند تا ما بر انجام این مهم موفق نباشیم. (امتحان کنید متوجه می شوید که فراموشی در این بخش بسیار است



برچسب ها : شهدا  ,
      

به نام خدا

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات

معروف است که در ماه رمضان هر کس هر دعایی بکند برآورده می شود؛ اما واقعا در این ماه باید از خدا چه چیزی خواست؟

در اینکه بر در خانه ی کریم هر چه از بخواهید او از شما دریغ نخواهد کرد هیچ شکی نیست... در حدیث آمده که خداوند متعال به حضرت موسی وحی کرد که تا نمک سفره را از من بخواهید... اما در این روز ها با وصفی که ازشان گذشت بهتر است چه بخواهیم؟

از اول رمضان در شبکه ی تماشا دوباره سریال "برای آخرین بار" را دارند پخش می کند. در این سریال دو نفر یک آدم پولدار را می دزدند و در قبال آزادی او مبلغ بسیار اندکی را تقاضا می کنند. درست است که خانواده ی شخص متمول توانایی پرداخت هر مبلغی را دارد، اما آیا قناعت در این مورد ( به فرض محال صحیح بودن کار!) درست است؟

حالا این موقعیت دقیقا انطباق دارد با وضعیت حال ما... درست است مشکلات مالی زیاد است، خواهان تشکیل خانواده زیاد است (از جمله خود ما J) و یا هزاران مشکل دیگر... اما در این ماه هر چه ظرفیت بزرگتری داشته باشیم حتما از ورودی بیشتری برخوردار خواهیم بود.

رمضان درست شبیه به باران است مداوم، هر کس که ظرف بزرگتری داشته باشته ذخیره و موجودی بیشتری جذب خواهد کرد.

و العاقبه للمتقین

پ ن: خود حقیر بیشتر به حرفهای بالا نیازمندم




برچسب ها : تلنگر  ,
      

به نام خدا

گفت: سلام آخوند.

گفتم: سلام دختر گلم.

گفت: خوبی آخوند؟

گفتم: ممنون. شما چطورید؟

مجله اش را نشانم داد وگفت : این عمو قناده این هم فتیله ای ها هستن عمو قناد بچه داره این یکی هم بچه داره.

عکسها را نشانم میداد و تعداد وجنسیت بچه های هنرپیشه ها را برایم توضیح میداد.

هرچند معلولیت ذهنی داشت اما اطلاعات زیادی درباره گروه فتیله داشت. دوست داشت برایم حرف بزند، انگار که مدتها منتظردیدن آخوندی بود تا برایش شیرین زبانی کند.

خیلی دلم میخواست بدانم تصورش درباره آخوندها چیست و از کجا و چطور شکل گرفته است، اما هرچه بود و از هر جا شکل گرفته بود تصویری زیبا ومثبت در ذهن داشت و دلش میخواست برایم درد دل کند.

مادرش احساس کرد خیلی دارد وقتم را میگیرد، عذر خواهی کرد و دست دخترش را گرفت تا برود. دخترک برایم دست تکان داد. خدا حافظ آخوند. باز هم میام پیشت آخوند........

***

ایستگاه تهران پارس . مسافرین محترم با استفاده از تابلوهای راهنما مسیر خود را به درستی انخاب نمایید.

این جمله ای بود که مدام از بلندگوهای ایستگاه مترو تهران پارس تکرار میشد، تقریبا هر یک ونیم دقیقه یک بار. حالا حساب کنید اگر مدت 45 روز و هر روز هشت ساعت در این ایستگاه باشید چند بار این پیام را خواهید شنید.

راستش اکثر اوقات متوجه این صدا نمیشدیم.خیلی وقتها مشغول پاسخگویی ومشاوره بودیم.تصورکن ایستگاه مترو کنار گیت دو نفر روحانی پشت یک میز نشسته اند وپشت سرشان یک پرده نصب شده که نشان میدهد آنها برای پاسخگویی به مسائل دینی ومشاوره آنجا نشسته اند.

قبل از شروع کار خودم را آماده کرده بودم برای تعداد زیادی متلک و مقدار انبوهی زخم زبان. همواره از فضای مترو هراس داشتم. حال قرار بود ساعتها در آن فضا در مسیر عبور مسافران بنشینم ومنتظر مراجعه آنها باشم.

بعد از شروع کار فهمیدم تصور درستی از برخورد مردم نداشته ام. تعداد کل متلک هایی که در این 45 روز شنیدم کمتر از تعداد انگشتان یک دست بود. در عوض مراجعان خیلی زیادی داشتم. بعضی روزها تعداد مراجعان به 80 الی 90 نفر میرسید و در روزهای خلوت تر بین 40 تا 50 نفر مراجعه میکردند. گاهی اوقات4 یا 5 نفر در صف بودند تا سوالشان را بپرسند.

سوال اعتقادی میپرسیدند، احکام میپرسیدند ،بعضی استخاره میخواستند وبعضی هم مشاروه. از همه تیپ همه شکل آدم مراجعه میکردند. آدمهایی که اصلا فکرش را نمیکردم میآمدند و از احکام نماز شب وخمس و.. میپرسیدند.یک دوره آموزش مردم شناسی بود برای من و نشان میداد که چشمها را باید شست.

با این که روزه بودم ولی متوجه گذر زمان نمیشدم. این نوع تبلیغ با نشاط ترین تبلیغ دینی بوده که در تمام دوران طلبگی ام داشته ام.

***

یک روز پسری حدود 24 ساله آمد .خیلی توپ پری داشت. از خدا شاکی بود از بی پولی ها ، از بد بیاری ها، از فقر پدرش و...

از خدا برایش گفتم، از رحمتش ، از حکمتش، از این که عفیف بودن او برا ی خدا چقدر دوست داشتنی است، از این که خدا برای رشد وتکامل او برنامه دارد و....

اشک در چشمانش حلقه زد، انگار یاد یار آشنا افتاده باشد. گفت خیلی وقت ها دلم میخواهد با خدا حرف بزنم اما نمیدانم چطور باید حرف بزنم.

دعای ابوحمزه ثمالی را برایش باز کردم، بند بند میخواندم و برایش ترجمه میکردم. دیگر نمیتوانست جلوی جاری شدن اشکهایش را بگیرد.من دعا میخواندم و او میشنید و بدون توجه به انبوه مسافرانی که با تعجب نگاهمان میکردند در شادی جشن آشتی اش اشک شوق میریخت.




برچسب ها : تلنگر  ,
      

 

خـداونـد از نـگاه ملاصدرا........

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود

یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید
از ناجوانمردیهــا
ناراستی ها
نامردمی ها!

چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند

مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید
که انسانیت را پاس نمی دارید ؟!


از سخنان ملاصدرای شیرازی



برچسب ها : تلنگر  ,
      

به نام خدا

/

و العاقبه للمتقین




برچسب ها : اتحاد  ,
      
   1   2      >



پیامهای عمومی ارسال شده


+ می گویند عده ای از مسئولین پیش یکی از علما رفتن و گفتن به این نتیجه رسیدیم که ظهور نزدیکه!چی کار کنیم مردم آمده شن... و ایشون در جواب این سوال رو پرسیدن که آیا مرگ نزدیک تر نیست؟برای مرگ آماده اید؟




+ شاید من خیلی بدبین شدم... اما چند وقتیه به اطرافم که نگاه می کنم حرکتها، پیامها، پستها و.. را فقط برای ابراز وجود، بیان مخالفت با نظام یا هر چیز دیگر نمی دانم! همه از جایی آب می خورد!!!


+ http://en-maktoob.news.yahoo.com/deadly-attack-shia-procession-pakistan-011946383.html داشتم در اینترنت می گشتم یک هو به این خبر در سایت یاهو رسیدم... حمله مرگبار به تجمع شیعیان در پاکستان ابتدا خیلی خوشحال شدم که خوب مثل اینکه این اخبار اگر برای ما مهم نیست برای دنیا مهمه! بقیه در نظرات...


+ ای کاش آقای روحانی زمانی که با اوباما صحبت می کرد این تصاویر رو به خاطر داشت... نه؟




+ این کلیپ رو ببینید در مورد جانشین دکتر جلیلی... اگه دلتون برا مملکت نسوخت...یامین پور و شمخانی




+ سلام؛ کسی یک حدیث از امام رضا ع درباره ی امام زمان عج بلده به ما هم بگه؟




+ با سلام، از دوستانی که مقلد حضرت آقا هستند یه سوالی دارم لطف کنند پاسخ دهند... اگر مسئله ی شرعی را نمی دانستید از چه طریقی حکمش را می پرسید؟آسانترینش کدام است؟




+ دو سالگی صبح نزدیک مبارک... امیدوارم طی این دو سال تکلیفم رو خوب ادا کرده باشم... چیزی نیست اما همه اش تقدیم تو یا صاحب الزمان




+ شک مانند چسب است؛ آیا می توان در استخری پر از چسب شما کرد؟ همان طور هم اگر شخصی شک را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهد نیزنمی تواند در جامعه ی خود به دلخواه به فعالیت بپردازد. شک به عنوان یک مرحله ی گذرا تنها می تواند انگیزشی برای رسیدن به یقین باشد. اما ماندن در آن توان جنب و جوش را از انسان می گیرد.




+ از مدیر سابق دبیرستانمون که مرحوم شدند شنیدم که همیشه می گفتند اگر آدم ها اندکی معاد را قبول داشتند این طوری زندگی نمی کردند... این زندگی نشان می دهد که ما اصلا به قیامت باور نداریم