سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  محمد حسین پیروی[286]


هیچ هنری ندارم جز نوشتن با لکنت زیاد... اللهم تقبل منا هذا القلیل
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

به نام خدا

(این متن به درخواست نشریه عقیق در رابطه با حاشیه های ایجاد شده پیرامون حضور دکتر جلیلی در دانشگاه امیرکبیر و در جشن سالروز فناوری هسته ای نوشته شده است است)

آزادی بیان یعنی من هر قدر خواستم توهین و القای شبهه می کنم ولی هیچکس حق ندارد بر خلاف نظراتم حرفی بزند!

شاید برای شما هم جالب باشد که طرفداران این حرف به ظاهر خنده دار چند روز پیش در هیبت یک دانشجو ظاهر شدند! دانشجویی که نامش معرف اوست: دانش+ جو، یعنی پیوسته از میان حرف های متقابل، و حتی در مواقعی متضاد، به دنبال دانش است. حالا شما دانشگاه و دانشکده ی ما را نبینید که ساهاست یک سری حرف های کهنه ی خارجی در آن تدریس می شود! در سطح دنیا اساتید هر کدام ایده یا نظر خود را دارند که ممکن است با همکار خود بسیار متفاوت باشد. اما این دانشجوست که بسته به هدف و آرمانی که دارد باید از میان انبوهی از حرف ها، با معیارهای صحیح به قضاوت بنشیند.

اما چگونه در فضایی آشفته می توان به نتیجه گیری درست رسید؟ یا بگذارید سوال خود را بهتر مطرح کنم: چه کسانی از به هم ریختن فضای عمومی و علمی سود می برند؟

تصور کنید در دانشگاهی خیالی، عده ای با قدرت های مالی یا سیاسی به ناحق وارد شده اند و سعی دارند نظرات خود را بر کرسی نشانند. اینها مسلما از نشست های نقد نظرات خود گریزانند و تا آنجا که بشود  زیر بار این گونه جلسات نمی‌روند. در عوض به طور قطع نمی گذارند حرف اساتید دیگرِ آن جا به گوش کسی برسد. برای این کار هم به زحمت زیادی نخواهند افتاد. خوشبختانه شبکه های اجتماعی و ابزار ارتباطی دیگر به کمکشان می آیند تا عده‌ای را جمع کنند و جلسات بیان نظرات مخالفین را بر هم زنند. شیطان توجیه‌گر هم به سراغشان می آید و در مقابل آرامش طلبان به آنها قدرت توجیه‌گری فوق العاده ای خواهد داد که: «اینها زمان خود به ما مجال سخن گفتن ندادند!»، «همین ها باید پاسخگوی مسایل آن دوران باشند!» و... و هیچکس نمی تواند ازشان در این آشفته بازار بپرسد که کدامیک از این دلایل، برهانی قاطع و منطقی در ایجاد آشوب است؟ اگر با حرف این استاد مشکلی دارید و از نظرتان غلط است، کما اینکه به اعتقاد ما هیچ کس معصو م نیست که تمام حرف هایش صحیح باشد، به صورت منطقی و استدلالی مواضعش را رد کنید و نگذارید این موضوع باب شود. که در این صورت حقیقت هیچ وقت مجال ظهور و بروز نخواهد یافت.

در ضمن می توان برای این افراد نیت دیگری را نیز جستجو کرد. احتمالا این دوستان نگران انتشار آرا و نظرات این اساتیدِ خیالی ما هستند که مبادا در کسی تاثیر گذاشته و از راه منحرف شود(!). حال اگر حرف های این اساتید از نظرشان آن قدر غلط است، حتما با انتشارش هر کس که از اندک قدرت فهمی بهره مند باشد به غلط بودنش پی خواهد برد. پس این حرکات نوعی زیر سوال بردن شعور دانشجویان آن دانشگاه خیالی نیز هست!

 

و العاقبه للمتقین




برچسب ها : سیاسی  ,
مطلب بعدی : گفتاری پیرامون زنان و جامعه        مطلب قبلی : عبرت های تاریخی



پیامهای عمومی ارسال شده


+ می گویند عده ای از مسئولین پیش یکی از علما رفتن و گفتن به این نتیجه رسیدیم که ظهور نزدیکه!چی کار کنیم مردم آمده شن... و ایشون در جواب این سوال رو پرسیدن که آیا مرگ نزدیک تر نیست؟برای مرگ آماده اید؟




+ شاید من خیلی بدبین شدم... اما چند وقتیه به اطرافم که نگاه می کنم حرکتها، پیامها، پستها و.. را فقط برای ابراز وجود، بیان مخالفت با نظام یا هر چیز دیگر نمی دانم! همه از جایی آب می خورد!!!


+ http://en-maktoob.news.yahoo.com/deadly-attack-shia-procession-pakistan-011946383.html داشتم در اینترنت می گشتم یک هو به این خبر در سایت یاهو رسیدم... حمله مرگبار به تجمع شیعیان در پاکستان ابتدا خیلی خوشحال شدم که خوب مثل اینکه این اخبار اگر برای ما مهم نیست برای دنیا مهمه! بقیه در نظرات...


+ ای کاش آقای روحانی زمانی که با اوباما صحبت می کرد این تصاویر رو به خاطر داشت... نه؟




+ این کلیپ رو ببینید در مورد جانشین دکتر جلیلی... اگه دلتون برا مملکت نسوخت...یامین پور و شمخانی




+ سلام؛ کسی یک حدیث از امام رضا ع درباره ی امام زمان عج بلده به ما هم بگه؟




+ با سلام، از دوستانی که مقلد حضرت آقا هستند یه سوالی دارم لطف کنند پاسخ دهند... اگر مسئله ی شرعی را نمی دانستید از چه طریقی حکمش را می پرسید؟آسانترینش کدام است؟




+ دو سالگی صبح نزدیک مبارک... امیدوارم طی این دو سال تکلیفم رو خوب ادا کرده باشم... چیزی نیست اما همه اش تقدیم تو یا صاحب الزمان




+ شک مانند چسب است؛ آیا می توان در استخری پر از چسب شما کرد؟ همان طور هم اگر شخصی شک را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهد نیزنمی تواند در جامعه ی خود به دلخواه به فعالیت بپردازد. شک به عنوان یک مرحله ی گذرا تنها می تواند انگیزشی برای رسیدن به یقین باشد. اما ماندن در آن توان جنب و جوش را از انسان می گیرد.




+ از مدیر سابق دبیرستانمون که مرحوم شدند شنیدم که همیشه می گفتند اگر آدم ها اندکی معاد را قبول داشتند این طوری زندگی نمی کردند... این زندگی نشان می دهد که ما اصلا به قیامت باور نداریم