سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  محمد حسین پیروی[286]


هیچ هنری ندارم جز نوشتن با لکنت زیاد... اللهم تقبل منا هذا القلیل
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
لوگوی دوستان
امکانات دیگر

به نام خدا

درست هزار و چهارصد سال پیش در همین روزها، پیامبر ما که در حج بود، هر جا که فرصتی به دست می آورد برای مسلمین سخنرانی می کرد... که ای مسلمین این آخرین بارهایی است که مرا می بینید و من تا چند وقت دیگر از میان شما می روم.

پس این چند روز از نظر زمانی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا پیامبر که وظیفه ی هدایت نوع بشر تا پایان تاریخ را بر دوش دارد می خواهد از ادامه ی این راه پرفراز و نشیب بگوید...

از جهت مکانی هم نقطه ای استراتژیک برای این کار انتخاب شد؛ جحفه کنار غدیر خم...صحرایی بی آب و علف با آفتابی سوزان که همه باید در آنجا مدتی صبر می کردند...

و همه ی اینها نشان از اهمیت پیامی بود که خدا ابلاغ آن را با تمام رسالت پیامبر یکی می دانست!

و رسول مهربان خدا در شرایطی که ذکرش رفت به سخنرانی پرداخت تا مهر تکمیل رسالتش را از خدا دریافت کند و پازل دین خدا را که از روز مبعث شروع شده بود را با آخرین و البته والاترین قسمتش به پایان ببرد...

امامت

واژه ای بس بالا و والا...امام رضا علیه السلام در حدیثی بلند این گونه می فرمایند که مقام امام را شما درک نخواهیدکرد ...

ابراهیم خلیل بعد از امتحاناتی سخت از جانب خدا و بعد از مقام نبوت به امامت رسید و همه ی اینها نشان دهنده ی اهمیت این منصب است.

این از مقام و منصب الهی اما خود امام چه شخصیتی است؟

راوی تعریف میکند که داشتم از یک محله فقیر نشین عبور میکردم که اتفاقا از نواصب بودند یعنی از دشمنان و حتی بالاتر از آن به ایشان توهین لفظی می‌کردن. دیدم که آقایی یه کیسه خرما روی دوشش است و بالای سر هرکدام یه کیسه از این خرماها قرار می دهند. من خودم را به ایشان رساندم و گفتم مکر نمی‌دانید این‌ها کیستند؟ اینها دشمنان اهل بیتند .حضرت فرمودند اگر دوست بودند که وظیفه ما سنگین‌تر بود....

همه ی این حرف ها زده شد تا به این نتیجه برسیم که فرزند همان امامی که روز غدیر دستش بالا گرفته شد امروز میان ما هست و در بازار های ما قدم می گذارد...

اما آیا ما به راستی فراموششان نکردیم ؟ زندگی من با ادعای امام زمانی بودن با بقیه چه فرقی می کند؟ امام زمان کجای زندگی من هستند؟

یکی از دوستان به درستی اشاره می کرد... انگار واقعا داریم در سال 10 بعد از ظهور زندگی می کنیم ...

خدایا این غفلت ما را درمان کن

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود

عید غدیر بر شما مبارک

و العاقبه للمتقین


      

به نام خدا

جای شما خالی... مدتی پیش در یک شب سرد پاییزی بعد از اینکه خوابم نبرد سراغ دوای درد انسان امروز، همان اینترنت و فضای مجازی، رفتم تا به خیال خود هم کمی سرخودم را گرم کنم و زودتر خسته شوم هم در این شلوغی ساعت های زندگی که کمتر وقت می کنم به وبگردی در موضوعات خارج از درس بپردازم کمی به اطلاعات خود اضافه کنم.

مهدویت همیشه و تقریبا همه جا جزء موضوعات پر طرفدار است؛ فقط کافی است آمار جستجوی این واژه در موتورهای جستجوی مختلف سری زد. ما هم البته از قاطبه ی مردم جدا نبودیم و در آن شب سرد در موتورهای جستجوی ملی و اجنبی(!) به جستجوی این کلمه پرداختیم. اما با دیدگاهی تقریبا متفاوت از جمع...

یعنی بیشتر گشتم ببینم این عقیده ی محکم انسانی شیعی در حال زندگی من چه نقشی بازی می کند. یعنی من که به اصطلاح «مهدوی» هستم با کسی که این گونه نیست چه فرقی دارم؟ دوران دانشجویی من، خانواده امروز و إن شاءالله- فردای من، کار و شغل آینده ی من و به طور کلی این مظاهر فعلی زندگی با این اعتقاد یا بدون آن چه تفاوتی می کند؟

با این نگاه گشتم و تقریبا خوب هم گشتم... اما یک نصیحت برادرانه از من به توی دانشجو... تو دیگر این کار را نکن! نه ... خدای نکرده به VPNیا فیلتر شکن - که می دانم هیچ کسی از این چیزها ندارد!- نیازی پیدا نخواهی کرد چون تمام سایت هایی که روی مهدویت کارمی کنند بازند و از لحاظ قانونی مشکلی ندارند... اما همه شان دو دستی چسبیدند به یک سری موضوعات قدیمی و تا حدودی عام پسند: فراماسونری ، علائم ظهور ، نشانه های آخرالزمان و...

نه برداشت بد نکنید...خدای نکرده نمی خواهم بگویم که به این موضوعات نباید پرداخت ؛ اما مگر ما ادعا نداریم که دین اسلام، دین متناسب با نیازهای روز است. پس اگر معتقد به مهدویت هم باشیم و این را هم نشنیده ایم اینجا از قول بزرگان در ذهن داشته باشیم که «مهدویت برنامه ی کلی دین است برای دنیا» ، پس این اعتقاد کجای زندگی منِ دانشجو است؟

باید بالاخره مسئله باز شود، باید دین و سایر اعتقاداتی که در آن آمده از ویترین ذهن های من و شما بیرون بیاید و به عمل برسد. زمینه سازی ظهور - از نظر حقیر یعنی همین...

بعدا بیشتر صحبت می کنیم...

و العاقبه للمتقین


      



پیامهای عمومی ارسال شده


+ می گویند عده ای از مسئولین پیش یکی از علما رفتن و گفتن به این نتیجه رسیدیم که ظهور نزدیکه!چی کار کنیم مردم آمده شن... و ایشون در جواب این سوال رو پرسیدن که آیا مرگ نزدیک تر نیست؟برای مرگ آماده اید؟




+ شاید من خیلی بدبین شدم... اما چند وقتیه به اطرافم که نگاه می کنم حرکتها، پیامها، پستها و.. را فقط برای ابراز وجود، بیان مخالفت با نظام یا هر چیز دیگر نمی دانم! همه از جایی آب می خورد!!!


+ http://en-maktoob.news.yahoo.com/deadly-attack-shia-procession-pakistan-011946383.html داشتم در اینترنت می گشتم یک هو به این خبر در سایت یاهو رسیدم... حمله مرگبار به تجمع شیعیان در پاکستان ابتدا خیلی خوشحال شدم که خوب مثل اینکه این اخبار اگر برای ما مهم نیست برای دنیا مهمه! بقیه در نظرات...


+ ای کاش آقای روحانی زمانی که با اوباما صحبت می کرد این تصاویر رو به خاطر داشت... نه؟




+ این کلیپ رو ببینید در مورد جانشین دکتر جلیلی... اگه دلتون برا مملکت نسوخت...یامین پور و شمخانی




+ سلام؛ کسی یک حدیث از امام رضا ع درباره ی امام زمان عج بلده به ما هم بگه؟




+ با سلام، از دوستانی که مقلد حضرت آقا هستند یه سوالی دارم لطف کنند پاسخ دهند... اگر مسئله ی شرعی را نمی دانستید از چه طریقی حکمش را می پرسید؟آسانترینش کدام است؟




+ دو سالگی صبح نزدیک مبارک... امیدوارم طی این دو سال تکلیفم رو خوب ادا کرده باشم... چیزی نیست اما همه اش تقدیم تو یا صاحب الزمان




+ شک مانند چسب است؛ آیا می توان در استخری پر از چسب شما کرد؟ همان طور هم اگر شخصی شک را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهد نیزنمی تواند در جامعه ی خود به دلخواه به فعالیت بپردازد. شک به عنوان یک مرحله ی گذرا تنها می تواند انگیزشی برای رسیدن به یقین باشد. اما ماندن در آن توان جنب و جوش را از انسان می گیرد.




+ از مدیر سابق دبیرستانمون که مرحوم شدند شنیدم که همیشه می گفتند اگر آدم ها اندکی معاد را قبول داشتند این طوری زندگی نمی کردند... این زندگی نشان می دهد که ما اصلا به قیامت باور نداریم